
ضعف هاي هميشگي جبهه انقلاب در انتخابات
در انتخابات گذشته، اقبال مردم به سمت اصلاح طلبان بيشتر بوده است. غربگرايان همواره با رقيب هراسي، عوام فريبي و دروغ پراکني بر آراي سلبي مردم سوار شده اند، اما جداي از اين، ضعف هاي بي شمار جبهه انقلاب نيز در اين روند بي تاثير نبوده است. در ادامه سعي داريم به بررسي چند مورد از اين ضعف ها بپردازيم:
1. شناخت کم مردم از کانديداهاي انقلابي
انتخابات سال 96 را مرور کنيد. در يک طرف حسن روحاني و اسحاق جهانگيري به عنوان دو عضو دولت براي جامعه کاملا شناخته شده بودند؛ اما آيت الله ابراهيم رئيسي در حالي پاي به انتخابات گذاشت که تا پيش از آن، مردم عادي و قشر خاکستري جامعه شناخت کمي از وي داشتند.
همين شناخت اندک مردم از کانديداي انقلابي باعث شد تا اصلاحات بتواند چهره دروغيني از ايشان را به مردم نمايش دهد و بار ديگر آراي سلبي مردم را به سبد حسن روحاني سرازير کند.
امروز نيز همان ضعف هميشگي جبهه انقلاب در حال تکرار است. به نظر مي رسد جبهه انقلاب با معرفي دکتر سعيد جليلي و سردار سعيد محمد پاي به عرصه انتخابات 1400 بگذارد. درست است که خدمات بي دريغ دکتر جليلي در دولت سايه و طرح هاي بي شمار ايشان براي اداره کشور و نيز خدمات بي سابقه دکتر سعيد محمد در قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا براي خواص جامعه کاملا شناخته شده است، اما بايد قبول کنيم که شناخت عمومي از اين دو در حد بسيار پاييني قرار دارد.
از اين رو طرفداران اين دو شخص بايد سعي کنند چهره درست و مثبتي از ايشان به مردم عادي جامعه معرفي کنند؛ زيرا در صورت قصور، اين اصلاحات است که با تخريب نامزدهاي جبهه انقلاب، چهره اي غلط از آنان نقش خواهد زد و باز هم از آراي سلبي مردم بهره خواهد برد.
2. عدم ارائه برنامه اي مشخص به مردم
براي فهميدن بهتر اين مورد نيز بايد سري به انتخابات سال 96 بزنيم. در آن سال حسن روحاني و اسحاق جهانگيري برنامه مشخصي را به مردم ارائه دادند. حرف اصلي آنان اين بود که با تکيه بر برجام و سازش با آمريکا تمامي مشکلات کشور را حل خواهيم کرد؛ اما برنامه هاي سيد ابراهيم رئيسي و محمدباقر قاليباف به هيچ وجه مشخص نشد. آن ها تنها تاکيد داشتند که برجام براي کشور بي ثمر بوده، ولي براي مردم برنامه مشخصي در صورت کنار کشيدن از برجام را تبيين نکردند.
حال که لغو تحريم ها و بازگشت به برجام توسط آمريکا غيرممکن به نظر مي رسد، جبهه انقلاب در 1400 بايد تکيه بر اقتصاد مقاومتي، اعتماد به جوانان و توان داخلي را با زباني قابل فهم به عنوان برنامه اصلي خود براي بي اثر کردن تحريم ها معرفي کند.
3. نداشتن مناظره کننده اي قوي
محمود احمدي نژاد در سال 88، حسن روحاني در سال 92 و اسحاق جهانگيري در سال 96 برنده اصلي مناظرات بودند و توانستند از اين تريبون براي قانع کردن مردم استفاده کنند. جداي از اينکه مناظرات ايشان تا چه اندازه عوام فريبانه و فاقد اخلاق مداري و... بود، ايشان در اقبال عمومي تاثير شگرفي داشتند.
جبهه انقلاب در اين زمينه ضعف بزرگي دارد. انقلابي ها به شدت به يک فرد توانا در مناظرات نيازمند هستند. فردي که زبان شيواي انقلاب باشد و بتواند با تکنيکي قوي تمامي شعبده هاي اصلاحات را خنثي و مباني انقلاب را به بهترين شکل براي مردم تبيين کند.
فردين ساريخاني
مردمی که ناآگاه هستند را مردم آگاه وظیفه دارند آگاه کنند حالا شما اگه فرد آگاهی هستید که هیچ اگر نه اول باید آگاه شوید و وظیفه ی بعدی تان آگاه کردن مردم ناآگاه است فقها لزوما متخصص در سیاست نیستن و سیاستمدار ترین و آگاه ترین فرد در سیاست رهبر است که خود ایشون میفرمایند که من به هیچ کاندیدایی اشاره نمیکنم که مردم انتخاب کنند اصلا مشی امیرالمومنین هم همین بود وگرنه خیلی جاها باید کوتاه نمیامدند عزیزم جامعه ی لایق ظهور جامعه ایست که تربیت شده باشد که اکثریت مردمش به آگاهی رسیده باشند از این گذشته فقها در برخی مسائل فقهی نیز با هم اختلافاتی دارند مشکل اساسی شما این هست که میخواهید هر طور شده اوضاع معیشت را برای خود خوب کنید و بسیار خود خواهانه است انقلابی یعنی قاسم سلیمانی هیچ چیز برای خودش نخواست گاهی اوقات باید من و شما تمام عمرمان را برای اصلاح کشور بگذاریم و خودمان بمیریم و نسل های بعدی به آن آسایش مد نظر شما برسند.
رویه ی دیگه در این ملک فایده نداره...فقط باید باهوش باشن که حرف سلبریتی هارو وسط نکشن که یدفه اونا وارد بازی بنفع ویرانی طلبان نشن!
باید به طرف مقابل حمله کرد....چرا دولت 76 تا 84 قصد واگذاری جزایر سه گانه به اماراتو داشت؟
چرا هرچی دزده و قاتله اینا حامیش هستن؟
چرا فرزندان و بستگان ویرانی طلبان اکثرا یا جاسوسن یا هفتیر کش یا اختلاسگر؟
بورس چی شد؟
اگه فلانی بیاد دلار میشه 5 تومن چی شد؟
هفت تپه و هپکو؟