
تاريخ چيزي جزء همين روزهايي که ميگذرد نيست
روزهايي که ثبت ميشود تا در برابر چشمان مردمان قرار گيرد و مردم قضاوت خواهند کرد.
اين جملات رييس جمهور را به ياد بسپاريد.
در روزهايي که کودک کار از فقر خودکشي ميکرد،
رييس دولت لبخند زنان ميگويد کالاهاي اساسي! يعني آنچه معيشت حداقلي مردم به آن وابسته است را از پوشش ارز حمايتي بيرون آورديم و گران کرديم، آنقدر زيرکانه و آرام، که کسي نفهميد!
جناب رييسجمهور،
بيراه هم نميگوييد،
گراني و فقر، دو روي يک سکه، و پديده هايي توامانند.
فقر گنگ است
انسان را بيصدا ميکند
صداي هيچ فقيري شنيده نميشود، بويژه توسط اشراف.
در دولت ثروتمندان لوکس، طبيعي است که کسي صداي شکسته شدن استخوانهاي فقرا نشنود.
اما، جناب رييسجمهور
مردم با پوست و گوشتشان، فهميدند
شما هم اگر نسبتي با مردم داشتيد، مي فهميديد که گران شدن کالاهايي که تعدادشان آنقدر زياد است که از حافظه تان رخت بربسته، چه سفره هايي را که متلاشي کرد، قد چه مرداني را خم کرد، چه کودکاني را حسرت زده کرد.
و فقر اين طاعون سياه، چه صداهايي را که بيصدا کرد.
همان صداهايي که شما آنقدر نشنيديد، که گمان ميکنيد وجود ندارد
سيده فاطمه حبيبي