با همه محدوديتهاي محرمِ امسال، باز هم شور حسيني حفظ شد. کوچه گردي و تکيه سيار در محلات حال و هواي عجيبي داشت. مداحاني که ثابت کردند با يک ميکروفون و چهارپايه هم ميشود روضه امام حسين را بر پا کرد. زنجيرزنيِ تک نفرهي مردي که ميگفت جور همه را خودم ميکشم.
هرکداممان به نحوي عزاداري کرديم، اشک ريختيم و با وجود تمام تفاوتها، باز هم همان محرمهاي هميشگي را رقم زديم. با همان عطر و بو. يک دهه غيرت و مردانگيمان را نشان داديم.
غيرتي که از چهرهي تمام عزاداران نمايان بود و حتي ماسک هم در پوشاندنش ناتوان بود!
آدم با خودش ميگفت حسين کجايي که ببيني عجب لشکري به هم زدي! با نصف اين جمعيت فتح کوفه که هيچ، فتح عالم هم دور از انتظار نيست!
اما... نه! شايد اشتباه ميکنم... آخر امسال هم محرممان باز مثل همان محرمهاي قبل شد! با پايان دهه، انگار خيلي چيزها تغيير کرد. دوباره سراغ زندگيهايمان رفتيم. باز هم درگير روزمرگي شديم و فراموش کرديم که هنوز حسين زمان صدا ميزند «هل من ناصر ينصرني؟»
تلنگر ويژه محرم