اين روزا خبراي تلخ، زياد روي دلمون ميشينن! هنوز از يکي فارغ نشديم که بعدي از راه ميرسه. آخريش هم همين گردنِ زيرِ زانو رفتهي سياهپوستي بيدفاع در آمريکا، قبلهي آمالِ مدعيانِ حقوقِ بشر بود.
دل آدميزاد هم که از سنگ نيست! وقتي خبر تلخي ميشنوه، غصهاش ميگيره. شايد با خودش ميگه: کاش همه چي خوب بود. بعد درحاليکه به تمدن نوين جهاني لبخند ميزنه، گذشته دور رو با خودش مرور ميکنه: 1400 سال پيش رو، روزايي که حتي بردههاي سياه پوست هم جايگاهي داشتند؛ روزايي که «بلال» عزتمندانه بالاي کعبه اذان ميگفت و روزي که امام حسين صورت بر صورت «جون» گذاشت...
انگار امام علي امروزِ ما رو ديده بودند که در خطبهاي فرمودند: «نه سفيدي بيانگر زيبايي است...و نه سياهي نشانه زشتي... [ارزش] انسان به اخلاقش هست، نه به مظهرش...»
اين روزا همه کمي بيشتر هواي سياه پوستها رو دارن و تو غمشون شريکان. چون حالا ميدونن انسانيت و ارزش انسان به رنگ پوستش نيست.
گاهي اتفاقات تلخ دنيا، ما رو براي رسيدن به فردا، مشتاقتر و حريصتر ميکنه. فردايي که با گردن زده شدن بنيانگذار نژاد پرستي (ابليس) پروندهي تبعيض به طور کامل بسته ميشه و تقوا معيارِ سنجشِ ارزشِ انسان ها ميشه.