روزي در عرش و روزي...
روزي سرداري ما را با خودش به عرش ميبرد و روزي ديگر هواپيمايي در اثر خطاي انساني (!) سقوط ميکند...
به خودمان که ميآييم ميفهميم ما مسافران آن هواپيما بوديم؛ روزي در عرش و روزي...
داريم زير و رو ميشويم و در اثر همين فتنه هاست که غربال ميشويم.
«آري زماني بر مردم مي آيد كه دل مؤمن در درونش آب ميشود، همانطور كه سُرب در آتش آب ميشود و نيست سبب آن، مگر اينكه فتنهها و بدعتهايي را كه در دين آنها ظاهر گشته مشاهده ميكند و توانايي تغيير و برطرف ساختن آنها را ندارد.» (امالي طوسي، ج 2)
از سرزنش هيچ سرزنش گري نميترسيم و تا آخر (همان آخر) پشت حق و صداقت ميايستيم
تلنگر
ولی دلگیرم از این همه کج فهمی و تهمت چون ترد شدم و تنها
همینه واقعا کاش به فکر مرگ هم باشیم چون امکان داشت ما تو اون هواپیما بودیم