
يک سازمان در حال تخريب سدها و بازگرداندن رودخانه ها به دل طبيعت است. اين سازمان معتقد است که به نفع مردم و طبيعت است که رودخانه ها دوباره آزادانه جريان داشته باشند. الوا کوبر ؛ متخصص رودخانه هاي آمريکا مي گويد وقتي که سد Elvha هنوز وجود داشت او مي توانست از بالاي سد مشاهده کند که ماهيان سالمون که پس از صدها سال هنوز زنده بودند؛ چگونه سعي مي کردند خود را به بالا دست رودخانه برسانند. مردم واقعا متعجب مي شوند وقتي مي بينند که پس از تخريب سدها، چگونه رودخانه ها به طبيعت جان مي دهند.
هم اکنون 60 هزار سد بزرگ در دنيا وجود دارد و فقط يک سوم طولاني ترين رودخانه ها آزادانه در جريان هستند. فرصت هاي بيشماري براي پايين کشيدن سدهايي وجود دارد که باعت صدمه به محيط زيست، حيات وحش و کيفيت آب شده است. در صد سال گذشته بيش از 1600 سد که بر روي رودخانه هاي آمريکا قرار داشتند، تخريب شده است و هزاران سد در اروپا نيز تخريب شده است. ما براي نجات مردم و رودخانه ها بايد به آن ها اجازه بدهيم که سيستم طبيعي خود را داشته باشند.
در بين سال 1940 تا 1950 بود که تب سدسازي در دنيا همهگير شد. در مدتي کوتاهي رودخانههاي مهم بهويژه در آمريکا مسدود و آبها ذخيره شد. اما مدتي طول کشيد تا انسانها از فاجعههاي ناشي از اين سازههاي عظيم آگاه شوند. در طول 60 سال سدهاي مخزني بزرگ، نابودکنندهترين تأثيرات زيستمحيطي بر روي مردم و محيط پيرامونيشان را برجاي گذاشتند.
اثرات منفي و فشار گروههاي زيستمحيطي در برخي کشورهاي جهان مانند آمريکا موجب شد تا برخي سدها تخريب شود؛ برداشتن سد از روي رودخانه Elwha در واشنگتن نمونهاي از اين تخريب است و به دنبال آن در سال 2014 آخرين سد بر روي اين رودخانه برداشته شد. اين جنبش محدود به آمريکا نيز نشده و امروز چين نيز پروژههاي بزرگ سدسازي خود را تعطيل کرده است.
در يک نمونه 80 درصد از جمعيت ماهيها در رودخانه ها و حتي ماهيان مهاجر به اکوسيستم هاي رودخانه اي کاهش يافت. در سال 2000، كميسيون مستقل جهاني Commision on Dams، كه به بررسي فوايد و ضررهاي سدها ميپرداخت، به اين نتيجه رسيد كه سدها موجب جابجايي 40 تا 80 ميليون نفر شدهاند و اين البته مشکل ديگري است که منجر به افزايش حاشيهنشيني، تنشهاي اجتماعي و افسردگي شده است.
دورنماي اقتصاد